چه اشوبیست در دلم
وقتی نمیدانم
در نبودم ...
به
بودن
چه کسی فکر میکنی
گریه کن !
مثل ابری سرگردان
که خانه اش به یاد بند است
و هیچ هواشناسی هرگز پیدایش نخواهد کرد
گریه کن !
گاهی ابرها هم از ترس تنهایی می بارند
غمگــیـ?? و خــستہ اَم ...
دلــم ی?ــــ هــواے بارانــے مــیخــواهد...
ی?ــــ شـانـہ بــراے گـــریه ?ــردن...
و ی?ـــ گــور پــــدرے ?ہ نثار دُنیا و تـمـام مُــتعلقاتش ب?ــنم!
انسان های ساده را احمق فرض نکنید ؛
باور کنید آنها خودشان نخواستند که “هفت خط” باشند …